ترافیک واژه سادهای است اما زمانی که میخواهید آن را سر خیابانهای شهر تصور کنید، پیچیدگی پیدا میکند که این روزها گنگ و مبهم نیستند.
خطکشیهای ناموزون و ساخت و سازهای بیشمار و تولید بیش از حد را بچسبانید به کمبود خیابان و اتوبانهای فشرده تا بتوانید با ترافیک راحتتر کنار بیایید. ترافیک واژه نیست، آن زمان که در خیابان بارانزده گریبان شما را میگیرد و تأخیر چندساعتهای را برای یک ملاقات مهم به بار میآورد.
ترافیک میتواند به سادگی خوردن یک لیوان آب، شما را از کار و زندگی بیندازد و در این میان اگر پایتختنشین باشید چارهای جز کنارآمدن با این تک واژه ساده ندارید.
وسایل نقلیه برخاسته از نیازها وخواستههای انسان است که براساس نحوه استفاده و بهره برداری از آنها، این امکانات میتوانند تأثیرات بسیاری را با شدتهای متفاوت(مثبت یا منفی) بر تمام یا اغلب ابعاد و جوانب حیات جسمی و روحی بشر برجای گذارند.
این امر در زمانه ماشینی امروز و با روند رو به رشد تعداد و تنوع وسایل حمل و نقل عمومی و خصوصی که برای اهداف مختلف در خیابانهای شهری و جادههای بین شهری، در تردد هستند .
خصوصاً با توجه به اثرات نامطلوب این رشد فزاینده بر چارچوب زندگی خصوصی و اجتماعی بشری و محیط زیست موجودات، از جمله اتلاف میلیونها ساعت از وقت شهروندان در صفهای طویل اتومبیلها، صرفه هزینههای چند صدمیلیونی و حتی میلیاردی برای احداث راهها و خیابانهای جدید و یا مرمت و بازسازی خیابانهای فعلی و نیز تأثیرات منفی این روند بر وضعیت منابع طبیعی در زمینه احداث و گسترش خیابانها و سایر تأسیسات مرتبط با سیستم حمل و نقل بار و مسافر در سطح شهرها، از بین رفتن و تخریب هسته مرکزی شهرها، افزایش میزان تصادفات و کاهش سطح ایمنی افراد و افزایش میزان مرگ و میر، ازدیاد میزان لطمات جسمی و روحی، آلودگیهای صوتی، ایجاد دود و آلودگی هوا، لرزش در ساختمان و از بین رفتن آرامش حتی در خصوصیترین فضاهای زندگی بشر، سلب شدن ابتداییترین سرگرمیها و تفریحات از شهروندان و کاهش کیفیت زندگی خصوصاً در ابرشهرها و... که انسانها را مجبور کردهاست در اغلب ساختمانها با بستن پنجرهها و محرومیت از هوای کاملاً پاک طبیعی، کشیدن حفاظها و پردهها با این قضیه کنار بیایند و نوعی سازش اجباری را رقم بزند.
خواسته یا ناخواسته ترافیک آن هم از نوع ساکن آن جزئی از پیکره و منظره شهرها شده است. موضوعی که میبایست با مدیریت مبتنی بر دانش و تکنولوژی روز دنیا و با برنامهریزی صحیح و اصولی مطابق با شرایط حاکم بر هر شهر و منطقه، هدایت و کنترل شود، تا در خدمت بهبود سیمای مطلوب شهری باشد نه هدر رفتن سرمایههای جسمی، روحی، مادی، معنوی، ملی و مردمی.
باتوجه به این موضوع و به عبارت صحیحتر نبود یک مدیریت کارآمد، قوی و البته مجهز به امکانات و اطلاعات کامل و مدرن و نیز برخورداری از نیروی کارماهر، متخصص و کارآزموده و نیز فقدان برنامهریزی برای کنترل، تنظیم و هدایت بار ترافیکی سیستمهای حمل ونقل به طور صحیح و اصولی برای بهره برداری مطلوب از آنها و دستیابی به یک سیمای مطلوب شهری در اغلب کلانشهرها و شهرهای بزرگ کشور، که متأسفانه مدیریت ترافیک به حلقه مفقوده سیستمهای حمل ونقل این شهرها تبدیل شده، در سیاست کاری آنها برای کنترل و هدایت ترافیک شهرها دارندگان وسایل نقلیه موتوری در اولویت قرار گرفتهاند و عابران پیاده به حال خود رها شدهاند.
مدیریتی که از آن به عنوان مدیریت ترافیک یاد میشود و هدف اصلی آن استفاده از تکنیکها و روشهای اغلب نوین و به روزی است که بتوان به کمک آنها از امکانات و تأسیسات موجود شهرها بهترین و پربازدهترین بهرهبرداری را کرد و وضعیت نامطلوب ترافیک جادهها و خصوصا خیابانها را بهبود بخشید، ضریب ایمنی در آنها را افزایش داده و میزان تأثیرات نامطلوب این حجم بالای ترافیک را تا حد امکان کاهش داد.
یک مدیریت ترافیک ایدهآل و کارآمد میتواند با اعمال سیاستهای صحیح و منطقی در جنبههای مختلف، زمینه تحولات بسیار مؤثر، سازنده و چشمگیر را در سیستمهای حمل نقل شهری فراهم سازد.
از جمله این سیاستها میتوان به رواج دادن فرهنگ پیادهروی با استفاده از وسایلی غیرموتوری و فاقد آلایندگی مثل دوچرخه در بین مردم و شهروندان خصوصاً برای پیمودن مسیرهای کوتاه و کاستن از میزان استفاده افراد از وسایل نقلیه شخصی برای سفرهای کوتاه درون شهری مثلاً در مراجعه به مراکز تجاری، تفریحی و مراکز خرید اشاره کرد که لازمه این کار فراهم کردن امکانات و تسهیلات مورد نیاز برای تردد هرچه راحتتر، آسانتر و ایمنتر عابران پیاده و دوچرخه سوارهاست.
از جمله، اختصاص دادن بخشهای معینی از خیابان برای این نوع ترددها(پیاده یا دوچرخه) به صورت ویژه،احداث پیاده روهای استاندارد و با عرض عبوری مناسب، سایه دار و دارای سقف یا هر محافظ دیگری برای شرایط نامساعد جوی و ریزش برف و باران ، تأمین امنیت عابران پیاده و تأمین روشنایی کافی و نصب تیرکهای خطر نما برای ممانعت از توقف اتومبیلها در پیاده روها و در نظر گرفتن جریمههای سنگین برای توقف آنها در مسیرها و محلهای مخصوص عابران پیاده و دوچرخه سواران، کاشت درختان سایه دار در مسیرهای عبور عابران، در نظر گرفتن مکانهای مناسب برای استراحت و رفع خستگی اشخاص، نصب پوستر با مضامین اجتماعی و آموزشی در طول مسیر عبور عابران، احداث روگذرها و زیرگذرهای مناسب از جمله پلهای روگذر مجهز به پله برقی و سایر امکانات رفاهی.
راهکار دیگر تشویق مردم به استفاده از وسایل نقلیه عمومی(تاکسیها، اتوبوسها، مترو و...) در عوض استفاده از وسیله نقلیه شخصی است، که این روند نیازمند ارائه تسهیلات مطلوب و مناسب در زمینه سیستم حمل ونقل عمومی (افزایش ظرفیت اصولی و با برنامه ریزی صحیح ناوگان حمل ونقل عمومی، در نظر گرفتن محلهای انتظار سرپوشیده درایستگاههای اتوبوس، تأمین تسهیلات لازم و درخور برای صف کشیدن افراد و نیز در نظر گرفتن مکانهای مناسب برای دادن اطلاعات ضروری به شهروندان و...)
و نیز اعمال یک سری محدودیتها در مورد استفاده از وسایل نقلیه شخصی و در واقع تولید جریانی مخالف در این زمینه (محدودیتهای طرح ترافیکی، تردد وسایل نقلیه براساس زوج یا فرد بودن شماره پلاکها، در نظر گرفتن عوارض جاده ای، اعمال محدودیت در استفاده از محلهای پارک در سطح شهر و...)
افزایش سرعت سیستمهای حمل ونقل به کمک روشهایی مثل یک طرفه کردن خیابانها، بهرهگیری از سامانه خیابانبندی شطرنجی، زمانبندی صحیح و با برنامهریزی دقیق برای چراغهای راهنما، سر و سامان دادن به وضعیت سرویسهای عمومی و منظم کردن و تحت برنامه در آوردن فعالیتهای آنها که در نهایت این روند افزایش ظرفیت خیابانها و اتصال بهتر شریانهای حمل ونقل و خصوصاً بزرگراهها، تنظیم و کنترل هرچه بهتر و بیشتر تردد وسایل نقلیه ورودی و خروجی به خیابانها را درپی خواهد داشت.
اولویت دادن به حمل و نقل عمومی و تردد اتومبیلهای خاص از جمله ماشینهای آتش نشانی، پلیس، ماشینهای آمبولانس. خصوصاً با در نظرگرفتن تسهیلات خاص از جمله مسیرهای ویژه برای عبور این وسایل از دیگرها کارها در این زمینه است.
نصب علایم و تابلوهای راهنما برای تردد افراد و وسایل نقلیه موتوری و غیرموتوری، بازنگری سیستمهای حمل و نقل در صورت بازده پایین آنها، ایجاد تغییرات مورد نیاز و در صورت لزوم تعویض کامل این سیستمها با سامانههای نوین و کارآمدتر به منظور افزایش راندمان کاری سیستمهای حمل ونقل شهری، در کنار به کارگیری شیوههایی با قابلیت و توان اجرایی بالا به منظور کاهش دادن میزان برخوردها از جمله تأمین روشنایی کافی در مسیرها، نظارت مداوم و دقیق بر عملکرد صحیح و هماهنگ و نه اجباراً هم زمان چراغهای راهنما در تقاطعها میتواند در این زمینه تاثیر به سزایی داشته باشد.
در یک مدیریت ترافیک کارآمد و ایدهآل بایستی سعی شود که با بکارگیری روشهایی مناسب، ترافیک و حجم بالای تردد وسایل نقلیه از خیابانهای شلوغ و پرازدحام مثل مناطق مرکزی شهرها، خیابانهای دسترسی به مراکز اداری و تجاری عمده و اصلی شهرها به مسیرهایی با بارترافیکی پایین منتقل شود؛ که از جمله این روشها میتواند احداث کنارگذرها و ممانعت اجباری از ورود وسایل نقلیه به این مراکز پر ترافیک باشد.
در این میان اولویت قراردادن تردد کامیونها و سایر وسایل نقلیه مخصوص حمل ونقل فرآوردههای صنعتی و کالاهای مورد نیاز مصرف کنندگان در ساعات اوج ترافیک را نباید از یاد برد. افزایش تعداد سرنشینهای اتومبیلها و دادن امتیازات و حق عبورهای ویژه به اتومبیلهای چندسرنشین و ممانعت از تردد اتومبیلهای تک سرنشین و یا محدودیت در تردد آنها و ممانعت از ورود وسایل نقلیه بیشتر به خیابانهای پرترافیک خصوصاً در ساعات اوج ترافیک راه حل مناسب دیگری است.
در نهایت نباید فراموش کرد که خیابانهای شلوغ و پرسر و صدا نیز میتوانند باعث مرگ شهرها شوند . مرگی به ظاهر خاموش و تدریجی!
البته به عبارت درستتر و منطقیتر این ما هستیم که بدون ملاحظه و ندانم کاری آنها را محکوم به مرگ و نابودی میکنیم تا جایی که دیگر آنها هیچ نشانی از ابتداییترین معیارهای یک شهر استاندارد و ایدهآل برای زندگی انسانها را با خود نخواهند داشت چه رسد به آرمان شهر. این قبیل شهرها هرچند که ظاهراً زنده اند اما زندگی آنها کاملاً بی روح است و این روند معنای واقعی نیستی است.